«وقتی سلام کرد، سرش پایین بود. اول او را نشناختم. سرش را که بالا آورد، صورتی نحیف و تکیده داشت. از چشمانش که چون دو نرگس شهلا در گودی های چهره و گونه اش می درخشید شناختمش.باورم نمی شد. انگار از آن همه طراوت و تازگی، تنها همین دو چشم برایش مانده بود...
حالت چشمانش از همان زمان در ذهن و خاطرم نقش بسته بود. او رفت و مرا به گذشته های دور برد...»
کتاب "روات" با متن فوق آغاز می شود...                                                                                 قابل توجه عزیزان همشهری و علاقه مندان به تاریخ شهر وحدتیه،دوستانی که قصد خرید کتاب "روات" اثر آقای فقیه الاسلام را دارند می توانند این کتاب را با 20 درصد تخفیف از مغازه آقای سید اکبر شجاعی تهیه کنند.

با تشکر از آقای علی معرفت بابت اطلاع رسانی...